روژان، رادمان، رادمهرروژان، رادمان، رادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

سه قلوهای من

بستری شدن شما جیگرای مامان تو ان آی سیو

وای مامان ۲ روز بعد از زایمان منو مرخص کردن چقدر مامان درد داشت بعد از اینکه مامان اومد خونه ۲ روز بعد که یه کم بهتر شد هر روز از صبح میومد بیمارستان تا شب چه روزای سختی رو مامان کشید وای وقتی دید که تو سر رادمهر سرم وصله سرمش خونیه چقدر مامان گریه کرد یا وقتی رادمان شیر خورده بود از دماغ و دهنش شیر میومد وای خدایا یا وقتی که شما ها اومدید خونه روژان تنها تو بیمارستان مونده بود وقتی مامان دید که روژان تمام تنش کثیف شده بالا آورده جاش خیسه و سردش چقدر گریه کرد خدایا هیچ مادری ناراحتی بچشو نبینه ...
9 بهمن 1390

مرخص شدن رادمان و رادمهر بعد از 12 روز

سلام مامان پسرای گلم بالاخره بعد از ۱۲ روز سخت شماها رو مرخص کردن و آبجی موند بیمارستان وای مامان قربونتون بشه چقدر مامان دوستتون داره میخواد بخورتتون ماچتون کنه ولی دکتر اجازه نداده که ماچتون کنه مامان ...
9 بهمن 1390

دل درد رادمان

سلام مامان پسرم گلم رادمانم تو دیشب تا صبح نخوابیدی دل درد داشتی یبوست شدی مامان بمیره که درد می کشی کاش زود خوب بشی مامان وقتی گریه می کنی یا داد میزنی قلبم از جا کنده میشه رادمهر نسبت به تو و روژان خیلی آروم تره ولی من همه شما رو خیلی خیلی خیلی دوست دارم بعضی اوقات فکر می کنم خوابم که خدا سه گل بمن هدیه کرده   ...
9 بهمن 1390

لگد زدنهای مداوم به مامان

سلام نی نی های گلم چقدر امروز به مامان لگد زدید انگار داشتید با هم دعوا می کردید الهی قربونتون بشم هر چی دوست دارید لگد بزنید فقط سالم باشید سالم بدنیا بیایید مامان حاضر تمام سختی ها رو بخاطر شما تحمل کنه ...
30 دی 1390

اولین حرکت

سلام نی نی های گلم امروز برای اولین بار حرکتتون احساس کردم چه احساس خوبی وای مامان قربون حرکت کردنتون بشه الهی چقدر دوستتون دارم ...
30 دی 1390

آزمایش غربالگری سه ماهه دوم

سلام نی نی های خوشگلم  دیروز رفتیم سونو خدارو هزاران هزار مرتبه شکر همه چیز خوب بود اگر بدونید اولش چقدر استرس داشتم ولی وقتی تو آخرین مرحله دکتر داشت برام توضیح میداد و جنسیتاتونو می گفت چقدر خوشحال شدم تو دلم قند آب میشد چقدر همون جا قربون صدقتتون رفت مامان  دیروز با بابایی و مامان بزرگ رفتیم و دایی حسین هم اومد دنبالمون ...
30 دی 1390

خبر بد در هفته 19

سلام نی نی های خوشگلم مامان خیلی خیلی دوستتون داره مامان دیشب از سردرد خوب نخوابید بخاطر اینکه یه خبر بد شنیده بود شوهر عمه طاهره فوت شده اصلا" قابل باور نیست مامانی میدونه برای شما گریه خوب نیست ولی یه کم نصف شب گریه کرد گل های مامان زندگی های مامان دایی حسین برای فردا وقت دکتر گرفته برای غربالگری سه ماهه دوم مامان خدا خدا میکنه که همه چیز خوب پیش رفته باشه و شما هم سالم باشید اگر بدونید مامان داره روز شماری می کنه برای اینکه تکون خوردناتونو ببینه پس چرا را تکون نمی خورید؟ اگر بدونید چقدر مامان منتظره که دیماه بیاد که شماها سالم باشید و سالم بدنیا بیاید که شما رو بغل کنه
30 دی 1390

آزمایش چکاب سه ماهه اول

سلام نی نی های گلم مامان قربونتون بشه  میدونید که مامان چقدر دوستون داره   بابایی دیروز رفته بود جواب آزمایش چکاب مامان رو بگیره مامان دیروز وقتی جواب آزمایشو گرفت خیلی نارحت شد قبش گرفت  آخه وقتی به دکتر نشون دادم گفت تیروئید پرکار گرفتی برای طپش قلب مامان هم گفت بر متخصص قلب بابایی برای امروز وقت گرفت ولی مامان دیشب راحت نخوابید امروز رفتیم نوار قلب و اکو کردیم خداروشکر مشکل خاصی نبود ولی گفت حتما" برو دکتر غدد برای تیروئید برای مامان دعا کنید که مشکلی پیش نیاد و با دارو خوب بشه نی نی های نازم امیدای مامان خوب به دل مامان بچسبید نکنی یه وقت زودتر از وقت بیائید   میدونید که مامان بخاطر اومدن شما چقدر ناراحتی ک...
30 دی 1390