روژان، رادمان، رادمهرروژان، رادمان، رادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

سه قلوهای من

روزهای ابری بارانی

1391/4/9 16:31
نویسنده : مریم
1,343 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نی نی های قشنگم ماهکهای مامان الهی فدای چشمای قشنگتون بشم هر روز که می گذره شما دوست داشتنی تر میشید نی نی های نازم خیلی دوستتون دارمقلببغل

نی نی های من الان تقربیا" دوماه میشه که میخواد دندون دربیارید ولی هنوز خبری نیست همش دستتون تو دهنتونه آب دهنتون میره همشم بی قراری می کنید و نق می زنیدگریه وای وای وای مخصوصا" تو مهمونی ها هفته گذشته رفته بودیم خونه خاله مسی انقدر اذیت کردید که هیچ کس درست شام نخورد با اعصاب خورد من و بابایی اومدیم خونهمنتظر

 هیچ کس بجز مامان سه قلوها درک نمی کنه من چی میگم واقعا" سخته سخته سخته باور کنید نمی خوام همش بگم خسته ام مریضم ولی واقعا" تو این هفت ماه خسته خسته شدم برام یه شب درست خوابیدن آرزو شده حتی نمی تونم برم برای خودم یه دست لباس بخرم یا درست آرایشگاه برمناراحت

هفته قبل سالگرد ازدواج عمه الهه بود انقدر از شب قبلش سرم درد میکرد که نگو دیروز اصلا" از مراسم هیچ هپچ چیزی متوجه نشدم همش شما تو نق بودید و سر مامانم که درد میکرد همش تو نمازخانه سالن بودیم  کلافه

 بعد از مراسم اومدیم خونه مامان بزرگ هر چی قرص خوردم خوب نشد شام نخورده اومدیم خونه بابایی هم دیگه خسته شده بود تا فرداش رفتم دکتر یه آمپول زدم یه کم بهتر شدم

دوست دارم برم براتون لباسهای قشنگ مارک دار بخرم ولی می ترسم از چشم بد زیادمژه به شما لباس های آنچنانی نمی پوشونم اول بخاطر اینکه ما هر جا میریم تو مرکز توجه هستیمتعجب چون همه دوست دارن ببینن سه قلوها چه جورین، چه شکلین چیکار میکنن برای همین ترجیج میدم فعلا" اینجوری باشید تا به موقعش براتون بهترین چیزا رو بخرمنیشخند دعا کنید خونمون بزرگتر بشه فرشتهمامانی بره براتون یه عالمه چیزای قشتنگی که دیده بخره الان خونمون بزرگ نیست اون چیزایی که مامان دیده برای خونه بزرگ خوبه براتون تمام کادوهای نقدی که آوردن رو نگه داشتم مامانی هم براتون ماهانه یه مبلغی کنار میزاره مامان بزرگ برای سیسمونی شما هفت میلیون تومن داده بود ولی من فقط براتون تخت و کمد یه مقدار اسباب بازی خریدم بخاطر مسائل بالاهورا

خدایا پروردگارا مثل همیشه که هوای منو داشتی بازم ازت می خوام کمکم کنی بهم صبر، آرامش، سلامتی و قدرت بده تا بتونم از سه تا هدیه های قشنگی که بهم دادی خوب نگه داری کنم خدایا تو بهترین بینده و شنونده هستی تو می بینی زحمات منو، اصلا" خودمو فراموش کردم نمی دونم چی می خورم چی می پوشم مثل خانمهای مسن شدم تو پوشش لباس بیرون که اصلا" نمی یام فقط اگر هفته ایی 1 بار یا دو هفته یکبار بریم مهمونی اونم که با اعصاب داغون برمیگردیم خدای بزرگ و مهربون دوست دارم بخاطر تمام چیزاهایی که بمن دادیلبخندماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان محمد و ساقی
27 آبان 91 7:34
سلام مامانی ایشا... هر سه گل نازت در پناه خدا سلامت باشندو همچنین خود شما. هر سه تاشون خیلی نازن ماشا...
مامان مهرزاد جان
21 آذر 91 14:21
سلام الهی من فدای این سه قلو ها بشم ماشااله تا آخر وبتونو خوندم لذت بردم
مامان دوقلوهاا
28 آذر 91 11:26
سلام عزیز دلم واقعا خسته نباشید .قربونتون برم من خودم دوقلو دارم نگه داشتنشون خیلی سخته چه برسه 3تاماشا...خیلی نازن خدا حفظشون کنه با اجازه لینکتون میکنم.