روزهای ابری بارانی
سلام نی نی های قشنگم ماهکهای مامان الهی فدای چشمای قشنگتون بشم هر روز که می گذره شما دوست داشتنی تر میشید نی نی های نازم خیلی دوستتون دارم
نی نی های من الان تقربیا" دوماه میشه که میخواد دندون دربیارید ولی هنوز خبری نیست همش دستتون تو دهنتونه آب دهنتون میره همشم بی قراری می کنید و نق می زنید وای وای وای مخصوصا" تو مهمونی ها هفته گذشته رفته بودیم خونه خاله مسی انقدر اذیت کردید که هیچ کس درست شام نخورد با اعصاب خورد من و بابایی اومدیم خونه
هیچ کس بجز مامان سه قلوها درک نمی کنه من چی میگم واقعا" سخته سخته سخته باور کنید نمی خوام همش بگم خسته ام مریضم ولی واقعا" تو این هفت ماه خسته خسته شدم برام یه شب درست خوابیدن آرزو شده حتی نمی تونم برم برای خودم یه دست لباس بخرم یا درست آرایشگاه برم
هفته قبل سالگرد ازدواج عمه الهه بود انقدر از شب قبلش سرم درد میکرد که نگو دیروز اصلا" از مراسم هیچ هپچ چیزی متوجه نشدم همش شما تو نق بودید و سر مامانم که درد میکرد همش تو نمازخانه سالن بودیم
بعد از مراسم اومدیم خونه مامان بزرگ هر چی قرص خوردم خوب نشد شام نخورده اومدیم خونه بابایی هم دیگه خسته شده بود تا فرداش رفتم دکتر یه آمپول زدم یه کم بهتر شدم
دوست دارم برم براتون لباسهای قشنگ مارک دار بخرم ولی می ترسم از چشم بد زیاد به شما لباس های آنچنانی نمی پوشونم اول بخاطر اینکه ما هر جا میریم تو مرکز توجه هستیم چون همه دوست دارن ببینن سه قلوها چه جورین، چه شکلین چیکار میکنن برای همین ترجیج میدم فعلا" اینجوری باشید تا به موقعش براتون بهترین چیزا رو بخرم دعا کنید خونمون بزرگتر بشه مامانی بره براتون یه عالمه چیزای قشتنگی که دیده بخره الان خونمون بزرگ نیست اون چیزایی که مامان دیده برای خونه بزرگ خوبه براتون تمام کادوهای نقدی که آوردن رو نگه داشتم مامانی هم براتون ماهانه یه مبلغی کنار میزاره مامان بزرگ برای سیسمونی شما هفت میلیون تومن داده بود ولی من فقط براتون تخت و کمد یه مقدار اسباب بازی خریدم بخاطر مسائل بالا
خدایا پروردگارا مثل همیشه که هوای منو داشتی بازم ازت می خوام کمکم کنی بهم صبر، آرامش، سلامتی و قدرت بده تا بتونم از سه تا هدیه های قشنگی که بهم دادی خوب نگه داری کنم خدایا تو بهترین بینده و شنونده هستی تو می بینی زحمات منو، اصلا" خودمو فراموش کردم نمی دونم چی می خورم چی می پوشم مثل خانمهای مسن شدم تو پوشش لباس بیرون که اصلا" نمی یام فقط اگر هفته ایی 1 بار یا دو هفته یکبار بریم مهمونی اونم که با اعصاب داغون برمیگردیم خدای بزرگ و مهربون دوست دارم بخاطر تمام چیزاهایی که بمن دادی