روژان، رادمان، رادمهرروژان، رادمان، رادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

سه قلوهای من

دومین مسافرت

1392/1/27 14:15
نویسنده : مریم
1,098 بازدید
اشتراک گذاری
سلام عزیزای دل مامان خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم پسرکم رادمهر این اولین مسافرت تو جیگر مامانه و دومین مسافرت قند پسر رادمان و ناز نازی مامان روژی امسال رو که با خبر خوبی شروع نکردیم بخاطر ضرر بابا تو کارش معلوم نبود که امسال میریم مسافرت یا نه بابایی دقیقا" بعد از سال تحویل تصمیمشو قطعی کرد مامان بزرگ و خاله مسی و خاله پری (خاله مامان) قرار بود برن گرگان که وقتی بابایی تصمیمش قطعی شد با همگی اونا هماهنگ کردیم و ساعت 3 صبح روز 5شنبه اولین روز فروردین راهی شدیم خداروشکر برای اولین بار تو این یکسال و سه ماه تو ماشین اذیت نکردید مخصوصا" تو رادمهر پسر گلم تو ماشین مامان بزرگینا تا نزدیک به شهر گرگان خواب بودید رادمان پسر گلم تو بغل خاله پری بودی و روژی دخترکم بغل مامانی وقتی رسیدیم گرگان رفیتم خونه عمه مامانی استقبال گرمی از ما کردن عمه مامانی یه حیاط بزرگ هزار متری داره شما تا تونستید تو حیاط بازی کردید خداروشکر هوا هم با ما یاری کرد و یه هوای بهاری عالی بود خیلی بشما و من و بابایی خوش گذشت یه آب و هوایی عوض کردیم شما هم خیلی بازی و هم خیلی پیاده روی تو اون حیاط به اون بزرگی داشتید من و بابایی و شما عزیزای دل مامان جاهای دیدنی شهر و جنگل نرفتیم همش خونه بودیم ولی خاله مسی و خاله پری و دایی حسابی همه جا رو گشتن ولی بیچاره خاله مسی و عمه علی تو بندر ترکمن تصادف کردن و یکطرف از ماشینشون بدجوری صدمه دید خداروشکر به خودشون چیزی نشد ولی با این اوصاف فکر کنم به همگی خوش گذشت 6 روز اونجا بودیم و بعد از 6 روز برگشتیم تهران خداروشکر بدون هیچ مشکلی رسیدیم آفرین به شما گلهای مامان که اصلا" نه تو راه و نه تو مسافرت اذیت نکردید تنها اذیتتون این بود که همش دوست داشتید تو حیاط باشید اصلا" دوست نداشتید بیاید تو خونه ولی میاوردیمتون داخل گریه میکردید یه چیز جالب از چمنهای تو حیاط میترسیدید وقتی یکم پاتون روی چمن میرفت جیغ میزدید همه از اینکار شما خندشون میگرفت الهی مامان قربونتون بره خدا به فریاد من برسه که این چند روز بعد از مسافرت میخوام با شما چیکار کنم چون تو این 6 روز حسابی به فضای آزاد و حیاط عادت کردید
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان ملیکا کوچولو
30 فروردین 92 2:12
سلام مامانی. عکس بذاراز نی نی نازیات. دلم میخواد ببینمشون.ببوسشون. خسته هم نباشی.
مامان ماهیار
31 فروردین 92 19:04
الهی خیرشون ببینی بوسسس
ترنم
1 اردیبهشت 92 17:01
مریم جان خدا را شکر که تعطیلات حسابی بهتون خوش گذشته و اون سه تا وروجک بچه های خوبی بودن ایشالله همیشه سالم و خندون باشید راستی عزیزم ما منتظر عکسایه وروجکایه خوشکلت هستیم