روژان، رادمان، رادمهرروژان، رادمان، رادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

سه قلوهای من

دلبریهای نی نی های من

1392/3/30 15:44
نویسنده : مریم
1,185 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نی نی های گلم به اندازه دنیا دوستتون دارم حتی زمانیکه کنارم هم هستید براتون دلتنگمقلب

خیلی وقته فرصت نکردم بیام براتون بنویسم مامان خیلی درگیر کارهای شماست تو این مدت اتفاقات رومزه بود فقط تنها اتفاق عروسی عمو مجید بود که خوش گذشت مامانی از ظهر شما رو گذاشت خونه مامان بزرگ و رفت دنبال کاراش ولی هر 1 ساعت از احوالتون تلفنی باخبر میشد شما نی نی های گل مامان هم ساعت 30/7 شب اومدید سالن خیلی براتون دلتنگ بودم ناراحتوقتی وارد سالن شدید از خوشحالی پر درآوردمفرشتهلبخند بدون شما زندگی برام مفهومی نداره الهی مامان فدای شرینکاریهاتون بشه جدیدا" شیرنکاریهاتون زیاد شده البته با اذیتهای مداوم ولی مامانی عاشقانه دوستتون داره

اول بریم سراغ دخملی مامان روژان عسل مامان جیگر مامان عشق مامان ماه مامان دیگه برای خودش راه میره بدو بدو میکنه میرقصه اخم میکنه حرف نمی زنه فقط میگه دده آب مامان و بابا رو نامفهوم میگه هنوز خوب غذا نمی خوره وقتی بهش بگی بریم دده اول در ورودی نشون میده بعد میره کفشهاشو میاره بعد هم بای بای میکنه خاله مامانی براش یه چادر دوخته میره اونو سرش میکنه بعد روشو میگره الهی مامان فدات بشه اگر یه چیزی ازت بخواد میاد صورتش میاد سمت لب مامان یعنی بوس بعد مامانو بغل میکنه تو اون لحظه خام خام میخورمش عاشق بابا و جدیدا" خیلی خیلی به مامان وابستگیش زیاد شده 13 تا دندون داره وقتی باهاش دعوا کنی اخم میکنه سرجاش میخکوب میشه تا صدا نکنی از جاش بلند نمیشه الهی قربونت برم دخترم خیلللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللی دوستت دارم

دوم رادمان پسر مامان زندگی مامان عمر مامان شب و روز مامان حالا برای خودش راه میره بسرعت بدو بدو میکنه اگر براش آهنگ شاد بزاری کردی میرقصه حرف نمی زنه فقط میگه دده جوجوهه و اووووووووووو یعنی الو هنوز خوب غذا نمی خوره 13 تا دندون داره اگر باهاش دعوا کنی میزنه زیره گریه بعد بدو بدو میاد مامانو بغل میکنه صورتشو میاره نزدیک لب مامان یعنی بوس انقدر پشیمون میشم که باهاش دعوا کردم هزارتا بوسش میکنم اگر بهش بگی رادمان کفشات کو یعنی بریم دده بدو بدو میره تمام لباسهای کشو رو بهم میریزه کفشهای خودشو با خواهر برادرشو میاره با گریه میگه پام کن بریم دده بعد میره پشت در 2 تایی با رادمهر انقدر سر و صدا میکنن که نگو شب ها وقتی از خواب بیدار بشه هر جا مامان خوابیده باشه میاد پیش مامان سرشو میزاره روی متکای مامان میخوابه اگر رادمهر یا روژان گازش بگیرنه یا موهاش بکشن بدو بدو میاد الکی گریه میکنه دستشو یا سرشو نشون میده بعد اونو نشون میده یعنی اونا منو زدن دعواشو کن او لحظه میخوام خام خام بخورمش اگر تلفن زنگ بزنه یا بهش بگی رادمان برو الو بیار میره تلفنو میاره میگه اووووووووو یعنی الو قربتون برم پسر شیرینم خیلللللللللللللللللللللللللی دوستت دارم

حالا بریم سراغ رادمهر گلم قلبم مامان روح مامان دنیای مامان پسر معصوم مامان هر چی اتفاق بده برای این قل میوفته الهی مامان پیش مرگته بشه دیگه الان راه میره بدو بدو میکنه میرقصه دستاشو بالا میگیره بعد یوری دوره خودش میگرده حرف نمی زنه فقط میگه دده و ززه هنوز خوب شیر و غذا نمی خوره از خواهر و برادرش خیلی ضعیف تره عاشق باباشه هرجا باباش باشه اونم هست شبها پیش باباش میخوابه جالبه مدل خوابیدن باباش میخوابه نمی دونم چرا جدیدا" خیلی نق میزنه دوست نداره کسی بهش دست بزنه صداش کنه یا بغلش کنه؟ پیش خودم میگم نکنه بچمو ترسوندن یا کاریش کردن که دوست نداره بغل کسی بره نمی دونم والا وقتی دعواش کنی شدیدا" گریه میکنه یه جوری که تمام صورتش خیس میشه بشدت گرمایی اگر بهش بگی رادمان مامانو بوس کن لبشو میاره سمت لب مامان یعنی بوس الهی فدات بشم مامان از رادمان و روژان باهوشتره با اونا قیافش خیلی فرق میکنه بیشتر شبیه دختراس چند روز پیش از روی اپن افتاد تمام صورتش و دهنش خونی شد الهی بمیرم مامان که هرچی اتفاق بده برای تو میوفته خیلللللللللللللللللللللللللللللللللللللی دوستت دارم

نی نی های مامان هنوز نتونسیتم خونمونو عوض کنیم بابایی خسته شد از بس دنبال یه خونه خوب مثل خونه خودمون البته بزرگتر گشت ولی پیدا نکرد فعلا" موکول شد به بعد دعا کنید یه خونه بزرگتر بخریم ماشینمونو عوض کردیم خدایا متشکرم که همیشه حضورت توی زندگیم پررنگه و همیشه هوای منو داشتی خداییییییییییییییییییییییییییییا خیلی خیلی دوست دارم

پسندها (1)

نظرات (0)