تولد فرشته های گلم
سلام فرشته های گلم بالاخره شما امیدای مامان تو تاریخ ۲۱/۹/۹۰ توی هفته 33 بدنیا اومدید
روز دوشنبه ساعت ۸ صبح بود که مامان دلش درد گرفته بود که رفت دستشویی وای مامان دید دستشویی پر از خون شد خیلی مامان ترسید بعد سریع مادر بزرگ رو صدا کرد بعد به زنگ زدیم به بابا و رفتیم بیمارستان من هر لحظه دل دردم بیشتر میشد بعد از اینکه رسیدم
سریع منو معاینه کردن گفتن باید سریع برم اتاق عمل من رفتم از تو کمر مامان یه آمپول زدن که مامان پاهاش سر شد بعد شکم مامانی رو برید
بعد شنیدم که خانم دکتر می گفت ببنید دختره داره تو کیسه گریه می کنه بعد از چند لحظه صدای گریه تو روژان جیگر مامانو شنیدم چه لحظه ای بود چقدر برای سلامتی شماها موقع زایمان دعا کردم بعد از اینکه فقط تو رو به مامان نشون دادن با داداشی ها شما رو بردن به قسمت ان ای سیو مامان خیلی خیلی درد داشت بعد از اتاق عمل که اومدم بیرون دیدم همه پشت در اتاق منتظر بودن من فقط می پرسیدم بچه هام بچه هام
روژانم وزن تو 1500 بود
رادمانم وزن تو 1800 بود
رادمهرم وزن تو 1800 بود