روژان، رادمان، رادمهرروژان، رادمان، رادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

سه قلوهای من

سرما خوردگی مجدد و مریضی نی نی های من

سلام نی نی های عزیزم الهی مامان دورتون بگرده که دوباره نزدیک واکسن زدنتون شد و شما مریض شدید رادمهرم تو هنوز سرماخوردگی قبلی خوب نشده مامان که دوباره سرماخوردی هنوز شیر و از دماغ و دهنت هر روز بیرون میاری وقتی اینجوری میشی انقدر ناراحت میشم که نگو ایشالا بحق این ایام فاطمیه مامان زود زود خوب بشی و هیچ وقت مریض نشی جیگر گوشم یه مورد دیگه اینکه 20 روز پیش ختنه شدید ولی هنوز حلقه های ختنتون نیوفته مامان خیلی نگرانه چون مال همه بچه هایی که مامان میشناسه حداکثر تا 10 روز افتاده امیدوارم که چیزه خاصی نباشه و هر چه زودتر این حلقه ها بیوفتن رادمان و روژان عزیزای مامان شما هم آبریزش بینی دارید عطسه و سلفه میکنید نمی دونم چرا اینقدر شما ضعیفید که ...
26 ارديبهشت 1391

واکسن 2 ماهگی و بی قراری نی نی های نازم

سلام نی نی های ناز نازی مامان الهی دورتون بگردم بالاخره موفق شدیم واکسن 2 ماهگی شما رو بزنیم اول رادمهر جیگر مامان بعد روژان عسل مامان که تو رفتی خونه عمه، عمه برد تو رو برای واکسن بعد هم رادمان قند و شکر مامان نی نی های من چقدر بی قراری و گریه کردید الهی مامان بمیره نی نی های گلم من تمام نیرو و انرژیهای که داشتم برای شما گذاشتم مامان خسته خسته شده و سیستم عصبیش بهم خورده اصلا" نمی فهمه کی شب میشه کی صبح میشه امروز چندمو چند شنبس ولی اصلا" مهم نیست ایشالا شما مریض نشدید مامان حاضر تمام سختی ها رو به جون بخره تا شما صحیح و سالم باشید و بزرگ شدید از خدا خواستم که ایشالا آینده خیلی روشنی رو پیش روتون بذاره بالاخره مامان فرصت پیدا ک...
26 ارديبهشت 1391

ختنه شدن پسملهای مامان

امروز 5شنبه 16 فروردین سال 91 پسرای گلم شما بردن برای ختنه کردن بابا مامان بزرگها و دایی امیرحسین با شما اومدن مامان ناراحت بود چقدر استرس و انتظار کشید تا شما اومدید خونه خدارو هزاران هزار مرتبه شکر بعد از ختنه زیاد اذیت نکردید مامان خیلی خیلی دوستتون داره از خودش بیشتر از خدای مهربون کمتر البته بعد از بابایی راستی خاله پری براتون کیک خریده بود یه کیک خوشکل مثل خودتون  روژان مامان الهی دورت بگردم مامان وقتی اونشب خوابتو دیدم که بهم چی گفتی مامانو دیونه کردی الهی فدای چشمای قشنگ بشم مامان دختر یکی یه دونه مامان الهی پروردگارا هزاران هزار مرتبه شکرت از بابت زندگیم و نی نی های نازی که بهم دادی تو همیشه هوای منو خوب داشتی مثل همیشه خ...
26 ارديبهشت 1391

شروع آغون واغون کردن نی نی های ناز نازی من

سلام نی نی های خوشکلم الهی مامان فداتون بشه دیگه شروع کردید به آغون واغون گفتن مخصوصا" وقتی باهاتون حرف میزنم اینقدر سروصدا می کنید که نگو مخصوصا" تو رادمهرم الان 10 روز مونده به عید نوروز اینقدر درگیر کارهای شما هستم با شما سر و کله می زنم زمان از دستم در رفته چقدر این 4 ماه زود گذشت ...
26 ارديبهشت 1391

عید نوروز سال 1391 و اولین عید شما جیگرای مامان

سلام نی نی های من هر روز که میگذره دوست داشتنی تر میشید امسال اولین عید شماست الهی دورتون بگردم امسال چون شما از شب قبل خیلی اذیت کرده بودید که نزدیک صبح خوابیدید و من و بابایی امسال سال تحویل خواب موندیم من اینقدر درگیر کارای شما هستم که اصلا" برای امسال هیچ کاری نکردم حتی یادم رفته بود سبزه بخرم و هفت سین بچینم امسال نتونستیم مسافرت بریم ایشالا وقتی یکم حالتون بهتر شد و هوا بهتر شد می ریم انقدر دارم بهتون وابسته میشم روزای که کار دارم مادر بزرگ میاد پیشتون تا وقتی برگردم دلتنگ دلتنگتون میشم الهی فدای هر سه شما بشم مادر ایشالا این روزای سخت مامان بگذره و شما یکم بزرگتر بشید تا مامان کمتر اذیت بشه خدایا کمکم سال جدید برای من و خا...
26 ارديبهشت 1391

خدایا پروردگارم دوست دارم و متشکرم

سلام خدای خوب و مهربونم خدایا پروردگارم دوست دارم دوست دارم دوست دارم بخاطر اینکه بهم نیرو، توان، صبر، حوصله دادی و میدی که بتونم بتهایی هم از نی نی های قشنگ و نازم مراقبت و نگهداری کنم هم به خونه و زندگیم برسم خدایا متشکرم بخاطر اینکه هیچ وقت توی هیچ شرایطی منو تنها نذاشتی و همیشه کنارم تو رو احساس کردم و همیشه منو تو پناه خودت حفظ کردی خدایا متشکرم از اینکه همیشه صدامو شنیدی و خواسته هایی که ازت داشتمو رو اجابت کردی خدایا متشکرم بخاطر اینکه بالاخره حلقه های ختنه پسرام افتاد (البته رادمان عزیزکم برای تو بعد از یکماه و 6 روز افتاد مورخ 20/2/91 و رادمهر شکرکم مال تو رو دکتر خودش درآورد مورخ 21/2/91 بمیرم مامانی که انقد...
22 ارديبهشت 1391

حموم کردن در چهلم روز تولد

سلام جیگرای مامان امروز که چهلم روز تولدتون بود بردیم شما رو حموم و شستیم الهی مامان فداتون بشه چقدر تمیز شده بودید البته قبلا" هم شما رو شسته بودیم البته تو حموم امروز آب چلتونو ریختیم ایشالا 120 سال زنده باشید  اگر بدونید چقدر بانمک شدید دیروز مامان رفته بود براتون کلاه خریده بود که امروز از حموم اومدید سرتون کنید چقدر با این کلاه ها و لباسهای نو خوشکل شدید   ...
12 ارديبهشت 1391